هارون امت 5 / صدیقِ فاروق

بسم الله الرحمن الرحیم

 

دوستان عزیز لطفا با سیر همراه باشید.

هارون امت / نَعمت و نِعمت

هارون امت 2 / منزلت

هارون امت 3 / اثر رسول

هارون امت 4/شباهت عجیب دو ایه وحدت

 

 

همانگونه که از مطالب مشخص است شروع بحث ما با قران و براساس روایت  «أنت منّی بمنزلة هارون من موسی إلّا إنّه لا نبیّ بعدی» بوده و در انتها نیز روایت هایی مبنی بر درست بودن نتیجه خود ذکر کرده ایم.

در این مطلب هم ابتدا" از همین روایت شروع می کنیم ؛چون شیعه وسنی این روایت را کاملا پذیرفته اند.

در ابتدا به سراغ ایات هارون می رویم اگر کلمه هارون را در نرم فزار الانوار جستجو کنیم تعدادی ایه مشخص می کند که به شدت ما را در امر شباهات مولا علی علیه السلام و حضرت هارون علیه السلام یاری می کنند.

در این مطلب از دو ایه شریفه زیر کمک می گیریم:

همانگونه که از مطالب مشخص است شروع بحث ما با قران و براساس روایت  «أنت منّی بمنزلة هارون من موسی إلّا إنّه لا نبیّ بعدی» بوده و در انتها نیز روایت هایی مبنی بر درست بودن نتیجه خود ذکر کرده ایم.

در این مطلب هم ابتدا" از همین روایت شروع می کنیم ؛چون شیعه وسنی این روایت را کاملا پذیرفته اند.

در ابتدا به سراغ ایات هارون می رویم اگر کلمه هارون را در نرم فزار الانوار جستجو کنیم تعدادی ایه مشخص می کند که به شدت ما را در امر شباهات مولا علی علیه السلام و حضرت هارون علیه السلام یاری می کنند.

در این مطلب از دو ایه شریفه زیر کمک می گیریم:


ابتدا ایه شریفه 34 سوره مبارکه قصص:

وَأَخِی هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِیَ رِدْءًا یُصَدِّقُنِی ۖ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُکَذِّبُونِ

 

و برادرم هارون زبانش از من فصیحتر است؛ او را همراه من بفرست تا یاور من باشد و مرا تصدیق کند؛ می‌ترسم مرا تکذیب کنند!»[28:34]

 همانگونه که  از ایه فوق مشخص است حضرت موسی علیه السلام از خداوند می خواهد که برادرش هارون را در یاور او قرار دهد تا یُصَدِّقُنِی (تصدیقش کند) و کسی میتوتند تصدیق کند که خود صدیق باشد بنابراین حضرت هارون صدیق بودند و لقب صدیق از القاب ایشان است.

 

ایه دوم ایه شریفه 48 سوره مبارکه انبیاست:

وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَىٰ وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِیَاءً وَذِکْرًا لِلْمُتَّقِینَ

ما به موسی و هارون، «فرقان» [= وسیله جدا کردن حق از باطل‌] و نور، و آنچه مایه یادآوری برای پرهیزگاران است، دادیم.[21:48]

 

همانگونه که از ایه فوق مشخص می شود خداوند به حضرت هارون و حضرت موسی فرقان عطا کرده است.

فرقان چیست؟

فرقان وسیله تشخیص حق از باطل می باشد و کسی که دارای این وسیله است فاروق نام دارد بنابراین موسی و هارون فاروق بودند.

 

اگر دو ایه فوق را در کنار حدیث منزلت قرار دهیم مشخص می شود که حضرت علی علیه السلام صدیقِ فاروق می باشد برای اینکه مطلب کاملا جا بیفتد روایاتی را می اوریم.

در ابتدا روایاتی که نشان می دهد حضرت علی فاروق و صدیق هستند:

 

1

عَنْ عَبَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَأَنَا الصِّدِّیقُ الْأَکْبَرُ لَا یَقُولُهَا بَعْدِی إِلَّا کَذَّابٌ صَلَّیْتُ قَبْلَ النَّاسِ بِسَبْعِ سِنِینَ .

عباد بن عبد الله گوید : علی علیه السلام فرمود : من بنده خدا ، برادر رسول خدا و صدیق اکبر هستم ، پس از من جز دروغگو کسی دیگر خود را «صدیق» نخواهد خواند ، من هفت سال قبل از دیگران نماز می‌خواندم

سنن ابن ماجة ، ج1 ، ص 44 ، و البدایة والنهایة ، ج3 ، ص 26 و المستدرک ، حاکم نیشابوری ، ج3 ، ص 112 وتلخیص آن ، تألیف ذهبی در حاشیه همان صفحه ، و تاریخ طبری ، ج2 ، ص 56 ، والکامل ، ابن الاثیر ، ج2 ، ص 57 و فرائد السمطین ، حموینی ، ج 1 ص248 و الخصائص ، نسائی ، ص 46 با سندی که تمام روات آن ثقه هستند ، و تذکرة الخواص ، ابن جوزی ، ص 108 و ده‌ها سند دیگر .

عن معاذة بنت عبد الله العدویة سمعت علی بن أبی طالب على منبر البصرة وهو یقول أنا الصدیق الأکبر آمنت قبل ان یؤمن أبو بکر وأسلمت قبل أن یسلم أبو بکر .

معاذه دختر عبد الله ‌گوید که از علی بن أبی طالب علیه السلام شنیدم که بر بالای منبر بصره می‌فرمود : من صدیق اکبر هستم ، ایمان آوردم قبل از آن که ابوبکر ایمان بیاورد ، اسلام آوردم قبل از آن که ابوبکر اسلام بیاورد.

المعارف- ابن قتیبة - ص 169 و تهذیب الکمال - المزی - ج 12 - ص 18 – 19 و البدایة والنهایة - ابن کثیر - ج 7 - ص 370 و ... .

 

3

پیامبر اکرم صلی الله علیه واله:

الصدیقون ثلاثة : حبیب النجار مؤمن آل یاسین ، وحزبیل مؤمن آل فرعون ، وعلی بن أبی طالب الثالث ، وهو أفضلهم .

صدیقان سه نفر هستند : حبیب نجار مؤمن آل یاسین ، حزقیل مؤمن آل فرعون ، و علی بن أبی طالب علیه اسلام که او برتر از آن ها است

مناقب علی بن أبی طالب (ع) وما نزل من القرآن فی علی (ع) - أبی بکر أحمد بن موسى ابن مردویه الأصفهانی - ص 331 و الجامع الصغیر - جلال الدین السیوطی - ج 2 - ص 115 و کنز العمال - المتقی الهندی - ج 11 - ص 601 و فیض القدیر شرح الجامع الصغیر -المناوی - ج 4 - ص 313 و تفسیر الرازی - الرازی - ج 27 - ص 57 و تفسیر البحر المحیط - أبی حیان الأندلسی - ج 7 - ص 442 و تفسیر الآلوسی - الآلوسی - ج 16 - ص145 و تاریخ مدینة دمشق - ابن عساکر - ج 42 - ص 43 و ج 42 - ص 313 و المناقب -الموفق الخوارزمی - ص 31

 

4

جالب این است که جلال الدین سیوطی ، مفسر و ادیب مشهور اهل سنت در کتاب الدر المنثور و نیز قندوزی حنفی در ینابیع المودة عین همین روایت را با کمی تفاوت از کتاب تاریخ بخاری این گونه نقل می‌کنند :

 

وأخرج البخاری فی تاریخه عن ابن عباس قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم الصدیقون ثلاثة حزقیل مؤمن آل فرعون وحبیب النجار صاحب آل یاسین وعلی بن أبی طالب .

الدر المنثور - جلال الدین السیوطی - ج 5 - ص 262 و ینابیع المودة لذوی القربى - القندوزی - ج 2 - ص 400

 

دوم روایاتی که نشان می دهد چه کسانی در ابتدا این االقاب را برای شیخین انتخاب کردند

 

1

 

قال بن شهاب بلغنا أن أهل الکتاب کانوا أول من قال لعمر الفاروق وکان المسلمون یأثرون ذلک من قولهم ولم یبلغنا أن رسول الله صلى الله علیه وسلم ذکر من ذلک شیئا .

 

ابن شهاب گوید : این گونه به ما رسیده است که اهل کتاب نخستین کسانی بودند که به عمر لقب فاروق دادند و مسلمانان از سخن آن‌ها متأثر شدند و این لقب را در باره عمر استعمال کردند و از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم هیچ مطلبی در این باره به ما نرسیده است

الطبقات الکبرى - محمد بن سعد - ج 3 - ص 270 و تاریخ مدینة دمشق - ابن عساکر - ج 44 - ص 51 و تاریخ الطبری - الطبری - ج 3 - ص 267 و أسد الغابة - ابن الأثیر - ج 4 - ص 57 .

 

2

عمر بن الخطاب بن نفیل بن عبد العزى ... أبو حفص العدوی ، الملقب بالفاروق قیل لقبه بذلک أهل الکتاب

عمر بن الخطاب ... ملقب به فاروق ، ‌گویند که اهل کتاب این لقب را به عمر دادند .

البدایة و النهایة - ابن کثیر - ج 7 - ص 150 .

 

این یهودیان در  تحریف ید طولایی دارند.

ان شاء الله مطلب در مطلب بعد در مورد گوساله خواهیم نگاشت.